نا امنی قیمتی در بازار فولاد

رشد قیمتهای جهانی در اواخر سال گذشته میلادی باعث شد تا بهای مصنوعات فولادی در بازار داخلی افزایش یابد. اگرچه این رشد قیمتها سریع و شتابان بود، اما در کنار آن عقب نشینی تقاضا و بعضی رخدادهای اجتماعی سبب شد تا یک جو بد بینی در بازار فولاد غالب گردد.
این شرایط تاکنون به رفت و برگشت گسترده قیمتها منجر شده تا جایی که روز گذشته گویی استارت کاهش قیمتها زده شد. از این رو این وضعیت باعث شد تا یک جو نگران کننده در بخش محدودی از بازار فولاد ایجاد شود. اگرچه این وضعیت تا کنون به تمامی بازار گسترش پیدا نکرده است. این شرایط باعث شد تا با نگاهی دقیق تر واقعیتهای قیمتی در این بازار را مورد بررسی قرار دهیم. نوسان بهای مصنوعات فولادی در روزهای گذشته حاکی از رفت و برگشت قیمتها بود آن هم در شرایطی که بازار با ابهامات جدیدی مواجه بوده که منجر چندگانگی شکنندهای در بازار شده است. خروجی این وضعیت دقیقاً فراز و فرود قیمتها بود آن هم در شرایطی که بعد از یک فاز افزایش قیمتها، باز هم بازار دچار افت نرخ شد، ولی کاهش قیمت دیری نپایید و مجدداً جرقههای افزایش قیمتها در این بازار نمایان شد.
این وضعیت تا روز قبل باز هم با یک روند کاهشی در بازار آزاد خودنمایی کرد که همه این موارد در نهایت نشان دهنده آن است که بازاری شکننده و ناپایدار در برابر فعالان آن قرار دارد. رخدادی که اغلب امنیت تصمیم گیری را خدشهدار میکند، به این معنا که نه خریدار و نه فروشنده هیچ کدام از معاملهگری احساس امنیت نمیکنند. اگرچه این شرایط در این گزارش به شکل بد بینانه مورد تعریف و ترسیم قرار میگیرد اما لحن صحبت فعالان بازار دقیقاً این واقعیتها را نمایان می کند.
ارزیابی دورنمای بازار
به طور دقیقتر در صحبت با اهالی بازار اغلب این پرسش مطرح میشود که دورنمای بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟ این سوال اگرچه در بسیاری از گفتوگوهای فعالان بازار به یک صحبت رایج و بعضاً کلیشهای بدل شده، اما باید به صراحت عنوان داشت که دورنمای مشخصی برای قیمتها ترسیم نمیشود. این به آن معناست که نه خریدار محصولات نهایی همچون پیمانکاران پروژههای عمرانی از دورنمای قیمتها احساس امنیت میکنند و نه تولیدکنندگان در واحدهای نوردی که محصولات خود را از شمش تولید کرده و از ما با توجه به هزینه تولید و بهای شمش و میلگرد کسب درآمد میکنند.
این شرایط نهایتاً باعث میشود تا از یک طرف خرید به تعویق بیفتد و از طرف دیگر در بازه زمانی محدودی، حجم گسترده ای از تقاضا حتی از سوی مصرفکنندگان واقعی به بازار وارد شود. در کنار این حجم تقاضا باید تقاضای سفته بازی را هم به بازار فولاد اضافه کرد که در نتیجه خروجی آن التهابی موقت در بازار بوده که حجم بزرگی از فعالیتها را در یک زمان مشخص تجمیع کرده و البته سبب نوسان سریع قیمتها میگردد. این روند قیمتی و معاملاتی در بیشتر موارد سبب میشود بخش مهمی از فعالان بازار از نوسان قیمتها متضرر شوند یا حداقل از روند عمومی در بازار جا بمانند؛ اصطلاحی که در بسیاری از فازهای معاملاتی تجربه شده آن هم در وضعیتی که اصطلاح جاماندن از بازار تکیه کلامی است که میتوان در نوسان قیمتها و مخصوصاً رشد شتابان نرخ بارها شنید.

در روز اخیر در گزارشی به بررسی شاخص قیمتی و روند عمومی تأثیر گذاری آن بر بازار فولاد اشاره داشتیم؛ اگرچه در حال حاضر چنین ملاکی در دسترس نیست و نمیتوان به آن استناد کرد. از سوی دیگر در بازارهای جهانی بسیاری از قیمتها در بازارهای آتی کشف میگردد که این رویکرد کلی در بازار فولاد ایران وجود ندارد. همه این موارد به ابهام در بازار فولاد کمک کرده است اگرچه بارها به آن اشاره کرده ایم. در مورد نوسان سریع قیمتها در بازههایی مشخصی از زمان هم راهکار رهایی از این شرایط معاملاتی، ایجاد صندوقهای کالایی در بازار فولاد است.
البته این پتانسیل در حال حاضر در بستر بورس کالا وجود داشته، اما صندوقهای کالایی و مخصوصاً مکانیزم خرده فروشی نیز تا کنون محقق نشده است. همه این موارد نشان دهنده آن است که هم اکنون بخش تجاری بازار فولاد از ملزومات ضروری معاملهگری به شکل مدرن و حرفهای آن برخوردار نیست. اگرچه ایجاد این مکانیزم های معاملاتی نهایتاً به تقویت زنجیره ارزش، توسعه مکانیزمهای فروش، کاهش هزینههای معاملهگری، تقویت حجم معاملات و حتی رشد اشتغال زایی و کاهش نرخ تمام شده در این بازار منجر خواهد شد. با توجه به همه این موارد باز هم باید به این نکته اشاره داشت که بازار فولاد با اما و اگرهای نسبتاً قدیمی مواجه بوده و به نظر می آید این شرایط کلی در بازار ادامه داشته باشد. با فرض تمامی این ابهامات باید واقعیتهای این بازار را مورد بررسی قرار دهیم آن هم در شرایطی که بازاری مبهم پیش روی معاملات قرار دارد.
آخرین وضعیت بازار فولاد
همان گونه که مطرح شد بازار فولاد با اما و اگرهای جدیدی مواجه شده تا جایی که ممکن است هر رویداد پیش بینی نشده تازه ای در این بازار نمایان شود. افزایش نرخ دلار در بازار داخلی، خوش بینی به تداوم رشد قیمت در بازارهای جهانی، امیدواری به رشد صادرات شمش و حتی برخی از مصنوعات فولادی، شایعاتی درباره معامله محمولههایی بزرگ از محصولات نهایی (ساختمانی) به کشورهای منطقه، بیم و امید از نوسان قیمت شمش در بازار داخلی به دلیل جذابیتهای صادراتی، خوش بینی به تغییر فاز بازار داخلی فولاد با تأثیر پذیری از رشد قیمتهای جهانی و بسیاری از موارد مشابه را میتوان از رخدادهای کنونی در بازار فولاد به شمار آورد.
در حال حاضر بازار داخلی با چهرهای مبهم رو به رو است زیرا نگرانی از تداوم کاهش قیمتها در کنار رشد قیمتهای جهانی و احتمالاً افزایش قیمت شمش در بازارهای منطقهای موجب شده تا نتوانیم برآورد دقیقی از این وضعیت داشته باشیم. این در حالی بود که رشد قیمتهای اواخر هفته اخیر نیز بهصورت جرقهای سریع در بازار خودنمایی کرد اگرچه افزایش نسبی قیمتهای جهانی در کنار افزایش نرخ دلار و همچنین عقب گرد بازارهای داخلی، پتانسیل تغییر فاز قیمتی را فراهم کرده بود آن هم در شرایطی که بازار مستعد افزایش شتابان نرخ نبوده است.
در حال حاضر ادامه آن روند قبلی در حال خودنمایی است یعنی ابهام در بازار و بیم و امید از فراز و فرود قیمتها سبب شده تا حجم فعالیت بازار کاهش پیدا کند که ساده ترین خروجی آن سرکوب شدن افزایش قیمتها است. در صورتی که افزایش نرخ دلار به این شیوه کنونی باز هم ادامه پیدا کند، بازار به مثابه فنر فشردهای ایفای نقش میکند که معلوم نیست این بار چه زمانی توانمندی آن آزاد شده و افزایش قیمتها تا چه سطوحی تقویت گردد.
موارد فوق را میتوان یک نگرانی از آینده بازار به حساب آورد یعنی عدم نوسان قیمتها با واقعیتهای جهانی و حجم عرضه و تقاضای داخلی نهایتاً بازار را باز هم وارد یک فاز ابهام کرده است اگرچه نوسان قیمتها و عقبنشینی معاملهگران در کنار تمایل به فروش در بستر بازار و از سوی کارخانجات تولیدی نهایتا چهرهای کاهشی را در این بازار ترسیم کرده است.البته این شرایط چندان هم به نفع بازار نیست.
با توجه به همه این موارد باید به صراحت عنوان کرد که یک دوره زمانی همراه با ابهام در بازار فولاد ایجاد شده، آن هم در وضعیتی که در این دورههای زمانی اکثر تحلیلها غلط از آب در میآیند و باید به دورنمای نرخ با ضریب خطای بالاتری توجه نمود. به نظر می آید بازار تا ورود به یک فاز ثبات به زمان بیشتری نیاز داشته باشد و مسلماً با شفافتر شدن برخی از دادهها همچون نرخ ارز و قیمتهای جهانی میتوان تحلیل بهتری از دورنمای بازار داشت.
منبع:دنیای اقتصاد